عدالت علي يافت مي نشود

ساخت وبلاگ

اصولا تمايلي به قلم زدن براي  حمايت كردن از افراد ندارم. اما وقتي ظلم ميبيني سخت است سكوت كني.

ظلم ديگر از مدل تاريخي و دموده اش فاصله گرفته. پيشترها(اين پيشترها كه اشاره ميكنم خيلي پيشترها مدنظر است!) وقتي ميگفتند انساني به انسان ديگر ظلم كرده غصب و زورگيري به ذهن ها متبادر ميشد. هرچقدر گستره مخاطبان يك رسانه بيشتر باشد اثرگذاري آن نيز بيشتر است. رسانه ملي به عنوان پرمخاطب ترين رسانه در ايران كه البته در بحث مخاطب هم بايد اين مقوله را در نظر گرفت كه مخاطبان برنامه اي نظير بيست و سي و كساني كه حتما باور ميكنند. با كساني كه با تكنيك ها و ترفندهاي اغواي افكار عمومي آشنايي دارند تفاوت ميكنند. بيست و سي يك بخش خبري است كه آنطور كه دوست دارد نشان ميدهد. و آنطور كه ميخواهد تلقين ميكند. برنامه اي كه به ساير بخش هاي خبري  صدا و سيما سرخط ميدهد. گفتن بخشي از واقعيت و نگفتن بخش ديگري از آن ممكن است ذهن مردمان عامي و ساده انديش را به سادگي درگير قضاوت ها و برداشت هاي ناصحيح كرده و اعتبار اشخاص را زير سوال ببرد. براي دانستن اين امر نياز به تخصص رسانه اي و علم مديريت آن نيست. كافي است بخش خبري بيست و سي را تماشا كرده و سپس خبر مربوطه را در فضاي مجازي جست و جو كرده تا پي به بطن حقيقت ببريد.

علي دايي روزهاي اخير دست به افشاگري هاي متعددي زده و فوتبال ملي را در سالي كه منتهي به جام جهانيست درگير چهره واقعي خود كرده. جايي كه مسئولين به بعضي از داوران توصيه ميكنند تا نتايج برخي از بازي ها به شكلي رقم بخورد كه مطلوبشان است يا بحث درگير بودن مديران عامل تعدادي از باشگاه هاي فرهنگي و ورزشي در  بنگكاه هاي شرط بندي خود نيز مقوله اي است كافي براي بي اعتباري فوتبالي كه داعيه جهاني بودن دارد. شايد اشاره كردن به مافيا آن هم از زبان كسي مثل علي دايي كه چهره جهاني دارد و آينده كنفدراسيون فوتبال آسيا به احتمال قريب به بقين به مديريت علي دايي گره خواهد خورد خيلي سنگين باشد كه برنامه اي مثل بيست و سي با هر ترفندي سعي در خاموش كردن صداي دايي دارد. از نشان دادن خانه ويلايي اش تا هوچي گري وي در كنار زمين. اما بخش ديگري از واقعيت مطالب گفته شده در بست وسي چيست؟

خانه ويلايي علي دايي در ازاي تمام شور و اشتياق و اعتباري است كه براي فوتبال ايران كسب كرده در ازاي گل هايي كه هر كدامشان براي شاد كردن دل ملتي كه اين روزها خنده و شادي با لبهايشان احساس غربت عجيبي پيدا كرده است بوده آيا مشكل ملت خانه ويلايي علي داييست؟ كسي كه نزديك به سه دهه از عمرش را در بالاترين سطح اين حوزه به فعاليت مشغول بوده او كه از راه اصولي‌اش تجارت كرده و او كه آقاي گل فوتبال ملي جهان است، چرا نبايد وضعش رو به راه باشد؟ ثروت هاي كلان اين كشور براي چه كساني است؟ كساني كه يك سر سوزن به ملت و خلق خدمتي نداشته اند منطقي تر است يا كسي كه با گل هاي ملي اش غريو شادي را براي مردم به ارمغان آورده.

ظلم آشكار است كه شما با نشان دادن فرياد علي دايي كنار زمين به بيننده تلويزيون القا ميكنيد كه دايي كارش را با فرياد پيش ميبرد. چرا نمي گوييد دايي براي چه آن عكس العمل ها را نشان ميداد. براي گرفتن حقي كه سال ها خورده مي شود. حقي كه اين روزها بيشتر زير سوال ميرود چون دايي آن بيم دهنده بي باكيست كه بدون واهمه از عقوبت هايش حرف زده است و از دردهاي موجود پرده برداشته است. آن هم در مملكتي كه جاي متهم و شاكي خيلي زود عوض ميشود به سادگي آب خوردن، با سهل الوصول ترين وسيله، توسط رسانه اي كه دم از عدالت علي ميزند. والسلام.


اینجا...«آزادی»...
ما را در سایت اینجا...«آزادی» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : injaazadia بازدید : 7 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 22:08